زن جنس عجیبیست !
چشم هایش را که می بندی ،
دید دلش بیشتر میشود…
دلش را که میشکنی ،
باران لطافت از چشم هایش سرازیر…
انگار درست شده تا . . .
روی عشــــق را کــــــم کند.
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1049 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 11:49
برای مشاهده بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید ...
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 3032 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 11:40
« جدیدترین شعر سهراب سپهری »
هر كجا هستم، باشم به درك!
من كه بايد بروم!
پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين، مال خودت!
من نمي دانم نان خشكي چه كم از مجري سيما دارد!
تيپ را بايد زد! جور ديگر اما… كار را بايد جست.
كار بايد خود پول. كار بايد كم و راحت باشد!
فك و فاميل كه هيچ… با همه مردم شهر پي كار بايد رفت!
بهترين چيز اتاقي است كه از دسته چك و پول پر است!
پول را زير پل و مركز شهر بايد جست!
سيد خندان يه نفر! سوئيچم كو!
سهراب سپهري، تهران، ۱۳۹۱
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1308 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 9:52
وصیت نامه منتشر نشده بزبز قندی ...
دوست داشتم قبل از رفتنم چندتا نکته و اندرز برای شما داشته باشم، هرچند که می دانم نسل امروز نسبت به هرگونه پند و نصیحتی آلرژی دارد و زود فیوز می پراند. اما خب با تحمل کردن این چند خط، جانتان که بالا نمی آید، ناسلامتی من دارم می میرم. پس خوب و با دقت گوش بدهید:
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1343 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 9:43
غـــــــــــــــم ...
دردها دسته شدند کلبه ای ساختند و نـــام این کلبه تنگ و تاریک را غـــم نهادند.
اشکها دریا شدند .دل را تنگ و بی تاب کردند .هراسان شدند و جویبار خروشانی پدید اوردند.
حال غـــم نه تنها از چهره پریشانم بیداد است بلکه از عمق وجودم آن را درک کرده و بدون درخواست او به استقبالش رفتم.
صحنه یک رنگی غم؛ خاطرات درد را تداعی میکند .آن لحظات ممکن است لحظات ناخوشایندی باشد .
اما غم هم بندی از خاطرات را گره میزند و در میان دردها بایگانی میکند
تو به سراغم آمدی بی هیچ طلبــی
من تو را خواستم بی هیچ خواهشــی
تو مرا در خود گرفتار کردی بی هیچ سخنــی
من به تو هیچ نگفتم بی هیچ بهانــه ای
آری حصار غم چون اتشی روح و جسم را در بر میگیرد و با میله های اهنی مرا در بر میگیرد.
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1030 تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ساعت: 7:09
خیلی وقتها در تنهایی
یا در لحظه با تو بودن
از خود می پرسم
که چقدر من را دوست داری
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1152 تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ساعت: 3:11
عزیزم گوش کن♥♥
صحبت عاشقی بشه ستاره رو خواب میکنی
دریا رو آتیش میزنی ابرا رو بی تاب میکنی
وقتی فقط اونو بخوای ماهو نشونه میکنی
میری تو قلب آسمون صبرو دیوونه میکنی
وقتی میبینی عاشقی دنیارو می ریزی به پاش
طلا رو قیمت میذاری با برق ناز خنده هاش
وقتی میفهمی عاشقی میری سراغ پنجره
قلبت رو میسپاری دستت قصه و عشق و خاطره
وقتی میفهمی عاشقی سوار رویاها میشی
میری تا جاده های دور اون بالاها خدا میشی
وقتی میفهمی عاشقی ماه و میخوای شکار کنی
میخوای که خورشید خانمو هر شب بری بیدار کنی
وقتی میفهمی عاشقی با آینه خونه میسازی
رنگین کمونو میاری تو گردن ماه میندازی
وقتی میفهمی عاشقی می خوای همه خبر بشن
گلا به خاطر شما تازه و تازه تر بشن
وقتی میفهمی عاشقی میبینی پادشاه شدی
از همه ی مردم شهر یه آسمون جدا شدی
وقتی می بینی خودت میمونی و خودش
جونتو حاضری بدی به خاطر تولدش
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1056 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت: 20:03
به ادامه داستان توجه کنید ...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1095 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 10:10
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1184 تاريخ : شنبه 30 دی 1391 ساعت: 10:10
خاطرات دختر عاشق ...
میگه عاشق دستاتم ، عاشق کشیدگی ناخنا و انگشتای ظریفتم ...
میگم منم عاشق دستای مردونتم .... وقتی چند ساعت از با هم بودنمون میگذره ، بازم دستام رو با ولع بو میکنم تا شاید هنوزم بوی تو رو بدن .... عجیب میچسبه به پوستم بوی بند بند انگشتات ....
میگه : چرا مثل قبلنا لاک نمیزنی و ناخونات رو بلند نمیکنی ؟ همیشه برام لاک قرمز بزن ...
میگم : دست زنی که همش در حال کار کردن و بشور و بسابه ، ناخن بهش نمیمونه!
*****
بقیه در ادامه مطلب ...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1387 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت: 18:59
برای مشاهده بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید ...
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 3038 تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ساعت: 3:05
برای مشاهده بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید ...
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 6008 تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ساعت: 2:33
برای مشاهده بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید ...
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1454 تاريخ : جمعه 29 دی 1391 ساعت: 2:40
افراد باهوش شب زنده دار هستند!
این تحقیق بر این عقیده دیرینه که سحرخیز بودن کامروایی به همراه می آورد خط بطلان می کشد و می گوید افرادی که دیر می خوابند نسبت به سایرین از قوه خلاقه بیشتری برخوردارند و خیلی زود بیدار شدن از خواب، ترشح بیشتر هورمون کورتیزول و افزایش استرس را به همراه دارد.
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1268 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت: 1:57
مرد از مُردن است . زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .
دُختر از ریشه « دوغ » است که در میان مردمان آریایی به معنی« شیر»
بوده و ریشه واژهی دختر « دوغ دَر » بوده به معنی « شیر دوش »
زیرا در جامعه کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بو د.
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1257 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1391 ساعت: 1:51
چه زود فراموش شدم...
چه زود فراموش شدم آن زمان كه نگاهم از نگاهت دور شد ....
چه زود از یاد تو رفتم آنگاه كه دستانم از دستان تو رها شد....
مقصد من در این راه عاشقی بیراهه بود این همه انتظار و دلتنگی بیهوده بود !
با اینكه دلتنگ هستم اما چاره ای جز تحملش ندارم ،خیلی خسته ام ،
راهی جز تنها ماندن ندارم !
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 992 تاريخ : چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت: 9:58
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم…
می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم…
هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…
تا اینکه .....
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1025 تاريخ : چهارشنبه 27 دی 1391 ساعت: 10:45
گفتم:میری؟
گفت:آره
گفتم:منم بیام؟
گفت:جایی که من میرم جای 2 نفره نه 3 نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید.....
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟
گفتم:آره
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای1 نفره نه 2 نفر
گفت:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده .
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 1190 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1391 ساعت: 16:02
سلامتیه اون پسری که . . .
۱۰ سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۲۰ سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۳۰ سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . .
باباش گفت چرا گریه میکنی ؟ گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . .
قوربونت برم ای پدر......
˙·٠•ღ❤ تنها ❤ღ•٠·˙...
برچسب : نویسنده : ❤ raha ❤ ashegh22 بازدید : 961 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1391 ساعت: 15:53